وقتي چشمتون به وضع هاي بسيار بد حجاب تو خيابون ميفته در اون لحظه حتما تا حالا با خودتون فکر کرديد که بريد جلو و به خانم ها و دخترهاي بي حجاب تذکر بديد!
و حتما هم بعد پشيمون شديد نه؟
حتما با خودتون گفتيد:
با حرف من که چيزي درست نميشه!
اينا حرف توي گوششون نميره!
با يک گل بهار نميشه!
اگر قرار بود با حرف من اين با حجاب بشه الان دنيا گلستون بود!
اين وضعش خرابتر از اينه که با يک تذکر درست بشه!
اگر تذکر بدم ممکنه لج کنه و بدتر بشه!
و ......
اما بچه ها ! دوستان! رهبرمون نظر ديگه اي داره:
ميفرمايند:
وظيفه ي هر شهروند فقط تذکر دادن است نه دخالت کردن!
طبق فرموده رهبري به جاي اينکه يک نفر ده بار تذکر بدهد بهتر است ده نفر يک چيز را تذکر دهند !
بعد با خودم نشستم فکر کردم! خودم رو گذاشتم جاي يک شخص بي حجاب!
گفتم من (يک شخص بد حجاب) اگر وارد يک پاساژ يا اداره اي بشم اگر تمام افراد آن پاساژ از اولين نفري که من را ميبيند و من با او کاري ندارم تا آخرين نفري که من را ميبيند به من تذکر دهند خداوکيلي شرم ميکنم و از اين وضع خسته ميشوم و دفعه ي بعد که ميخواهم بروم به ان پاساژ يا نميروم يا حجابم را بهتر ميکنم تا از اين همه تذکر راحت شوم!
دوباره خودم را فرض کردم (حالت الان جامعه ي ما) که با يک وضع خراب وارد همان پاساژ ميشوم و تنها يک نفر بچه بسيجي يا يک خواهر چادري يک تذکر به من ميدهد و ميرود! و ديگران تذکر که نميدهند هيچ با آب و تاب نگاهم هم ميکنند!
خب مشخص است که من هيچ اشکالي در خودم نميبينم و دفعه هاي بعد هم همين طوري به خيابان مي آيم!
دوستان واقعيت هم همين است!
به خدا اگر يک زن بي حجاب که ميخواهد از اول پياده رو تا آخر پياده رو يک خيابان را قدم بزند و از کنار 25 نفر عبور کند اگر 24 نفرشان با لحني متين و نرم فقط بگويند:
(خانم لطفا يکم رعايت کنيد) همين !
به خدا اين زن بعد نهايتا چند روز دوام مياورد از روزهاي بعد يا بيرون نميايد يا با حجاب بهتري بيرون ميايد
به خدا يک دست صدا ندارد! فقط که مسئولين نميتوانند به تنهايي از پس اين وضع برايند! نگيد نميشه! نگيد به من چه! نگيد اينا بي دين هستند و سروکارشون با خداست ! نگيد وظيفه ي من نيست!
من و شما و همه به عنوان يک شهروند مسئوليم مملکت امام زمانمان را درست کنيم
(حتي با يک تذکر)
هر کس در حد توانش هرکاري که از دستش بر ميايد انجام دهد!
مغازه دار بر سر در مغازش بنويسد: از جواب دادن به خانم هاي بد حجاب معذوريم! يا بهترش را بنويسد:
به خانم هاي چادري اشانتيون ميدهيم يا تخفيف ويژه ميدهيم!
اداره اي همين طور ! کارمند همينطور! راننده .... هرکس هرطور ميتواند کمک کند تا اين وضع جمع شود!
تا کي تحمل کنيم؟
با تمام وجود گناه کرديم و در تکرار آن اصرار کرديم اما نه نعمتهايش را از ما گرفت نه گناهانمان را فاش کرد
اگر اطاعتش کنيم چه ميکند؟